چهارشنبه سوری، چهارشنبه سوزی آنان كه فرق بین " دین و سنت" را نمیفهمند ! . . . . . دکتر مجتبی کرباس
چهارشنبه سوری،
چهارشنبه سوزی آنان كه فرق بین " دین و سنت" را نمیفهمند
دكتر مجتبی كرباسچی
تا جائی كه به ياد داريم به ما ياد دادهاند كه در تفكر و ايد ئولوژی اسلامی ، اصل و نسب ، نژاد و قوم و قبيله جای و جايگاهی ندارند.
از بلال حبشی سياه تا سلمان فارسی، از اعراب باديه نشين تا بزرگان اقوام و قبايل همه و همه صحابه پيامبر را تشكيل می دادند و رسول خدا به همه گوشزد و تاكيد كرده بود كسانی برترند كه تقوای بيشتری داشته باشند نه آنانی كه از قبايل و اقوام و ملل بزرگ باشند.
او نه تنها هيچ نژاد و سنتی را برتر نمیدانست كه سنتهای ديرينه اعراب چون " زنده به گور كردن دختران " را منسوخ و ممنوع كرد .
بنابراين آنچه بايد يادمان باشد اين است كه اگر اسلام سنت و مرام ِ هيچ قوم و نژادی را واجب نكرد ولی هيچ گاه با سنتهای معمولی و روزمره هم مقابله و مخالفت نكرد .
يادمان باشد ايران كشوری قديمی با سنتهای چندين هزار ساله است كه همين سنن، آبشخور و سندی مستند و محكم برای تمدن قديمی اين سرزمين كهن است. سنتی كه هيچگاه نه با باورهای دينی مردمش در تضاد است و نه غرور ملی و قومی ملتی را زير پا له می كند!
هفت سين با آب زلال و تنگ ماهی و سبزی و سرسبزی اش ، نه تنها مخالف فرامين الهی و اسلامی نيست كه مقاومت در برابر اجرای آن به نام دين خدا و رسولش كجراهه ای بيش در خدمت دين ستيزی ناآگاهانه نخواهد بود.
متاسفانه ! چهارشنبه سوری ِامروز ی چهارشنبه سوزی كسانی است كه فرق بين سنت و دين را نمیفهمند
شك نكنيد مخالفان چهارشنبه سوری كسانی هستند كه در آتش تعصب و تحجر میسوزند آنانی كه به جای ايدئولوژی اسلام خدائی، سنت عربی را پذيرفتهاند .
من بارها مکررا نوشتهام اگر قرار باشد تجربهی يك دهه اقامت در خارج را فقط و فقط با يك سوغاتی مهم هديه بدهم ، با يك نصيحت به همه وصيت میكنم :
با سنتها و باورهای مختلف مردم دنيا به ديده احترام بنگريد .
بايد يادمان باشد فلسفهی تمام اديان الهی، " سنتگرائی "يا " سنتزدائی " نيست بلكه پایبندی همه آنان به «منشور اخلاقی » است تا از « انسان » ، « آدم » بسازد .
چه خوب بود كسا نی كه بر محو و نابودی چهارشنبهسوری تاكيد داشتند به سنن عربی هم پای بند نمی بودند، در جا یی كه اسلام باايده « النظافه من الايمان » مردم را به بهداشت شخصی فرا می خواند آنان را به چهار چنگوله غذا خوردن تشويق و ترغيب نمیكردند .
چه خوب بود كسانی كه بر سنت ِآداب رفتن به توالت با پای چپ اصرار داشتند ! كمی به سنتهای ملی خودمان احترام می گذاردند !
من نمی گويم با گراميداشت چهارشنبه سوری همه ی مشکلات ملی ما حل خواهد شد و نام ايران و ايرانی ماندگار خواهد ماند .
ولی حرف من این است كه همانگونه كه تمام كشورها بر سر ميراث و مالكيت سفالينههای قديمی و شكسته و داغون با هم دعوا دارند تا تمدن خود را به رخ جهانيان بكشند و همانگونه كه تابوت سوراخ سوراخ و اجساد موميائی و متلاشی اهرام ثلاثه برای اصالت و تمدن و فرهنگ ملی کشور مصر كافی است .
ما هم میتوانيم با گراميداشت سنتهای بسيار كهن خود بر اصالت و تمدن ديرينه خود تاكيد كنيم.
مسئولین مخالف این مراسم هرگز از خود پرسیده اند چرا این مراسم با شکوهتر از زمان شاه برگزار می شود ؟؟؟
جوابش خیلی واضح است !؟
دوستان عزيزی كه با اين مراسم مخالفت میكنند بايد بدانند مخالفتهای بیمورد و حساب نشده، ناخودآگاه سمبلی برای مقاومت و مبارزه در بين اهالی زخم خورده از همين افكار ناصواب است .
مطمئن باشيد هيچ كس از ترقه و ترقهبازیهای نامتعارف راضی نيست و شايد هيچكس مثل خود من از عوارض و مصائب اينگونه بيماران مبتلا آگاه نباشد .
ولی حرف من اين است كسانی كه با اصل سنت چهارشنبهسوری ( نه ترقه و ترقهبازی) مخالفند بايد بيشتر نگران عواقب روحی و روانی مردم باشند تا عوارض سلامت جسمانی آنان !
بايد آنان ناراحت افكار ملتی باشند كه فكر میكنند افرادی قصد توهين به مليت و اصالت و تمدن چندين هزار ساله آنان را دارند .
ملت ايران با اختيار خود ايدئولوژی اسلام- نه سنن مرسوم اعراب - را پذيرفت و همانگونه كه به اسلام و پيامبرش اقتدا میكند به سنن خود هم افتخار می كند و بی هيچ دغدغهای افتخار شادی تمدن خود را در چهارشنبه آخر سال با پريدن از آتش " سور " می دهد .
مسئولین محترم باید یادشان باشد که :
این بوته ها همان بوته هایی است که در ایام سوگواری زیر دیگ های نذری التیام بخش دلهای سوخته همان جوانهایی است که برای اصرار بر اصالت و غرور ملی خود مراسم چهارشنبه سوری را با غرور تمام اجرا می کنند .
اجازه بدهيد پاهای جوانان ما روی بوتههای چهارشنبه سوری بسوزد ولی مليت و تمدن ما نسوزد .
بياييد زردی و پژمردگی مصائب خود و كشورمان را با سرخی و شادابی آتش تعويض كنيم .
تا با روشنی آب و تنگ بلور و ماهی سرخش و سبزی و سرسبزیش به استقبال بهاری شاداب برويم .
دكتر مجتبی كرباسچی
اسفند . . . . 1387
استفاده از اشعار ومقالات این وبلاگ با نام نویسنده و نام وبلاگ ، بلامانع است
ولی در غیر این صورت ، مستوجب عذاب وجدان و حرمت شرعی خواهد بود .